۲۹
تیر
گفت پدرزن، زن نمیشه. گفتن اون مادرزنه، نه پدرزن. گفت اون که خیلی وقته شده!
(نظر وعقیده هرهریمسلک و نیز در معنی کار نشد، ندارد)
گفتن مادرزن، زن نمیشه. گفت ما کردیم و شد!
(به کسی که در فرمان و کاری، نشد نیاورد)
خواهرزن
کسی دعا میکند زنش بمیرد که خواهرزن نداشته باشد!
(چون غالباً خواهر به شوی خواهر خود، شو کند)
صفحهی 182
زن کبابه، خواهرزن، نان زیر کباب!
صفحهی 183
هر کس عروس عمه شد، سرخ و سفید و پنبه شد،
هر کس عروس خاله شد، سوخته شد و جزغاله شد.
(نظر وعقیده هرهریمسلک و نیز در معنی کار نشد، ندارد)
گفتن مادرزن، زن نمیشه. گفت ما کردیم و شد!
(به کسی که در فرمان و کاری، نشد نیاورد)
خواهرزن
کسی دعا میکند زنش بمیرد که خواهرزن نداشته باشد!
(چون غالباً خواهر به شوی خواهر خود، شو کند)
صفحهی 182
زن کبابه، خواهرزن، نان زیر کباب!
صفحهی 183
هر کس عروس عمه شد، سرخ و سفید و پنبه شد،
هر کس عروس خاله شد، سوخته شد و جزغاله شد.