پریشانان، پری را می‌پرستند

با ماه‌رخی اگر نشستی، خوش باش

پریشانان، پری را می‌پرستند

با ماه‌رخی اگر نشستی، خوش باش

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۹ مطلب در ارديبهشت ۱۳۸۸ ثبت شده است

۲۸
ارديبهشت
• کاش مى‎دانستم به چه فکر مى‎کنى.
•• هم‌آن به‌تر که نمى‎توانى! کاش خدا هم نمى‎توانست.
  • مجتبی فرد
۲۸
ارديبهشت
خدا! ما واسه چی‌ت بودیم؟

چرا سر خودت رو شلوغ کردى؟

  • مجتبی فرد
۲۸
ارديبهشت
دیگه بسه بارون!
خدایا! دوش حمومت رو ببند.
  • مجتبی فرد
۱۲
ارديبهشت
خودم رو خیلى قبول دارم، ولى اگر همه آدم‎هاى دنیا شبیه «من»‎ بودند، خداییش چه دنیاى کسالت‎بارى مى‎شد؟
  • مجتبی فرد
۰۷
ارديبهشت
این‎قدر آرزوهایم کوچک‌ند که خدا هم دلش نمى‎آید برآورده‎شان نکند.
  • مجتبی فرد
۰۴
ارديبهشت
• اگه اخراجت کردند، کار دیگه‎اى هم بلدى برى سراغش؟
•• می‌رم توى گروه «کارگران مشغول کارند» مسوول تکون دادن پرچم می‌شم!

  • مجتبی فرد
۰۴
ارديبهشت
«احساسم مثل اینه که شبه، برق رفته و همه جا تاریکه. من، خوابم می‌بره.
بیدار می‌شم می‌بینم عصر حجره و برقی نیست که بیاد.»
  • مجتبی فرد
۰۳
ارديبهشت
با این همه آرزو، اگر اجل نکشدم، حسرت مى‎کشد.
  • مجتبی فرد
۰۳
ارديبهشت
1
• کجایی؟ چکار می‌کنی؟
•• زنده‌ام، فقط.

2
• زنده‌ای؟
•• نفس می‌کشم، که اون هم غیرارادیه.

  • مجتبی فرد