پریشانان، پری را می‌پرستند

با ماه‌رخی اگر نشستی، خوش باش

پریشانان، پری را می‌پرستند

با ماه‌رخی اگر نشستی، خوش باش

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۵ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۲ ثبت شده است

۳۱
ارديبهشت
• گذشته رو فراموش کن.
•• بی‌انصاف! نمی‌تونم.
• پس آینده‌ای رو که می‌خواستیم با هم بسازیم فراموش کن.
  • مجتبی فرد
۲۹
ارديبهشت
• هم دوستم داشت هم از من مى‌ترسید... تا این که رهام کرد.
•• چرا؟
• چون ترسش بیش‌تر بود.
•• مى‌ترسید؟ از چی؟
• مى‌گفت زیاد مى‌دونى. مى‌گفت مردها به خودى خود ترسناکند چه برسه به این که زیاد بدونند.

  • مجتبی فرد
۲۸
ارديبهشت
از آن اول‌ها تا حالا که توی ماشین به این ترانه گوش می‌کنم صدها خواننده‌ی حرفه‌ای و آماتور در استودیو و استیج و جشن عروسی خوانده‌اند:
«ترمه و اطلس بیارید تا بپوشونم تنش
سینه‌ریزی از جواهر بندازم بر گردنش»
همیشه‌ی تاریخ، این شاعرها خودشیرینی خانم‌ها را می‌کردند.
ترمه؟! اطلس؟! سینه‌ریز جواهر؟!
یکی برای ما یک جوراب هم نمی‌خرد!
تفو چرخ گردن، تفو!

  • مجتبی فرد
۲۷
ارديبهشت
بیا و یک نشانه روی تنم بگذار.
  • مجتبی فرد
۲۶
ارديبهشت
با یک اشتباه، زیرِ میزِ بازی زدن؛ کار مست‌های کافه‌ست.
  • مجتبی فرد
۲۳
ارديبهشت
او؛ مرا رها کرد، به رهایی رسید،
من؛ به تنهایی رسیدم.

  • مجتبی فرد
۲۳
ارديبهشت
نه به آن بدبختی هستیم که صدای امریکا می‌گوید نه به این خوش‌بختی که صداوسیما نشان می‌دهد.

  • مجتبی فرد
۲۲
ارديبهشت
واقعاً هیچ راهی به‌تر از چاپ مجلّات روی کاغذ گلاسه برای شیک و به‌روز بودن نیست؟
زیر نور، اذیت می‌کند خب!
  • مجتبی فرد
۲۰
ارديبهشت
گزیده‌ی کتاب «تسخیرشدگان (جن‌زدگان)»
نوشته‌ی «فئودور داستایوسکی»
ترجمه‌ «علی‌اصغر خبره‌زاده»
نشر «نگاه»



صفحه‌ی 213
«آن‌چه در قالب نثر، گستاخی و بی‌ادبی جلوه می‌کند، شعر می‌تواند توضیح دهد و بیان کند.»

صفحه‌ی 263
محقق شده که علت اصلی ناراحتی و درد و رنج این قبیل اشخاص که ناگاه ... به جمع سرشناسی راه می‌یابند، دست‌های آنان است که نمی‌دانند آن را به طرزی شایسته کجا قرار دهند.

صفحه‌ی 301
یک درد و رنج واقعی و حتمی امکان دارد که یک آدم ترسو و سطحی را گاهی به یک آدم مصمم و ثابت‌قدم بدل کند، البته مدتش کوتاه است؛ وانگهی دیده شده است که ابلهان، بر اثر درد و رنج واقعی و حقیقی، فرزانه شده‌اند، مسلّم باز هم برای مدتی کوتاه؛ این خاصیت درد و رنج است.

صفحه‌ی 324
«ابداً مایل نیستم که با بدگویی از خویشتن، دیگران را به ستایش خویش وادار کنم.»

صفحه‌ی 347
«انسان بدبخت است، چون که نمی‌داند که خوش‌بخت است: تنها به این علت و بس. اساس مطلب هم‌این است، هم‌این! کسی که به این نکته پی ببرد بی‌درنگ خوش‌بخت خواهد شد!»

صفحه‌ی 738
«خوش‌بختی فراوان را برای شما آرزو نمی‌کنم! بسیار کسالت‌بار است.»

  • مجتبی فرد
۱۷
ارديبهشت
«آزادیِ بیان» هست،
«آزادی پس از بیان» نیست!

  • مجتبی فرد