پریشانان، پری را می‌پرستند

با ماه‌رخی اگر نشستی، خوش باش

پریشانان، پری را می‌پرستند

با ماه‌رخی اگر نشستی، خوش باش

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

گزیده‌ی‌ کتاب چند کلمه‌ از مادرشوهر - دو

يكشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۰، ۰۸:۵۸ ق.ظ

صفحه‌ی 96
• از حموم می‌آیی، برو خونه‌ی شوهر. از جامه‌شویی برو خونه‌ی مادر

زمستون، خوشگلا زشت می‌شن، زشتا، دیو!

صفحه‌ی 97
خداوندا! سه درد آمد به یک بار
خر لنگ و زن زشت و طلب‌کار
خداوندا! زن زشت را تو بردار
خودم دانم، خر لنگ و طلب‌کار

صفحه‌ی 98
• توی چادر، گوشت بودی و دنبه، بیرون چادر، نخ بودی و پنبه!

صفحه‌ی 99
خانه‌نشینی (عصمت) بی‌بی از بی‌چادری است!

زناشویی
صفحه‌ی 104
تو خود دانی که وقت سرفرازی
زناشویی به است از عشق‌بازی
نظامی

توقعات زنان از ازدواج
صفحه‌ی 105
عروس شدم، خلاص شدم!

شوهر کردم وسمه کنم، نه وصله کنم!

شوهرم شغال باشد، نانم در تغار باشد!

سیزده‌به‌در، سال دگر، بچه بغل، خونه شوهر!

یا شهید می‌شوم یا عروس می‌شوم!

انواع ازدواج
صفحه‌ی 106
مگر شما از عقدی هستید ما از صیغه؟!

یا صیغه‌ای یا عقدی، شوهر دست‌به‌نقدی!

آبِ گذرون، ریگِ تهِ جوب
(زن صیغه‌ای در برابر زن عقدی)

تعدد زوجات
صفحه‌ی 106
برو زن کن ای خواجه هر نوبهار
که تقویم پاری نیاید به کار
سعدی

مرد که تنبانش دو تا شد، اول زنش زشت می‌شه، دوم خونه‌ش تنگ می‌شه!

صفحه‌ی 107
حسن زام(زاییده‌ام) و حسین زام و محمد در قپونه(در شکم دارم)، عروس نومده(نیامده) صد گز زبونه!


حلال بکن، هزار بکن.
(حرف زنی که در شوهر عوض کردن مورد اعتراض قرار گرفته باشد)

صفحه‌ی 109
عروسی با قرض و قوله، صبح پاتختی‌ش مثل شب اول قبر می‌مونه!

میِ دوساله و محبوب چهارده ساله!

صفحه‌ی 110
ناودون رو به قبله، شروشر آبش می‌آد،
عروس ما بچه‌ساله، سر شب خوابش می‌آد!

صفحه‌ی 111
حکیم جوجه خروسش فرموده
(برای زنی که شوهر جوان کند)

  • مجتبی فرد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی