پریشانان، پری را می‌پرستند

با ماه‌رخی اگر نشستی، خوش باش

پریشانان، پری را می‌پرستند

با ماه‌رخی اگر نشستی، خوش باش

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

دوچرخه

شنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۰، ۱۰:۰۷ ق.ظ

منتظر بودم بیایند دنبالم و از سر ناچاری نشستم پای تلویزیون. مانند تمام مردان ایرانی، کنترل به دست میان کانال‌ها می‌چرخیدم.
جام‌جم سریال «امیرکبیر» را پخش می‌کرد. جایی امیرکبیر از خادم ایرانی سفارت روس که نامه‌ای را آورده بود، پرسید:
«پیرمرد! در سفارت روس، کارت چیست؟»
«نوکری!»
«چند مواجب می گیری؟»
«سه تومان»
«5 تومان به تو می‌دهم، در هم‌آن سفارت روس بمان و خبرهای سفارت را برای ما بیاور»
پیرمرد تشکر کرد و از گرو بودن هشتش در نه نالید و گفت که از سر ناچاری به نوکری در دستگاه اجانب مشغول است.
امیرکبیر به دوردست‌ها نگاه کرد و گفت:
«سرت را بالا بگیر! تو دیگر نوکر روس نیستی، نوکر ایرانی!»
«سعید نیک‌پور» با چنان غروری این جمله را ادا کرد که لذّتش به منِ پای تلویزیون هم رسید.
در آخرای قسمت، «علی‌رضا افتخاری» که آن زمان جوان جویای نامی بود غزلِ «دوش در حلقه‌ی ما... » را با اواز حزینی خواند. اگر اشتباه نکنم با هم‌این مجموعه بود که در سراسر ایران شناخته شد.
در شبکه‌ی 4، چهره‌ی مهمان برنامه‌ی «راز»، آشنا می‌زد ولی هرچه فکر کردم یادم نیامد که نیامد. شبکه‌ی5، بچه‌های دیروز بود با آن علامت دوست‌داشتنی 30+. جشن تقدیر از خاطره‌سازان دهه 60 با آقای حکایتی و بقیه رفقا. یک دور زدم و برگشتم کانال 4. آهان! حالا یادم آمد. «مهدی نصیری» بود؛ سردبیر سابق «کیهان» و «صبح» در اوج دعواهای سیاسی راست و چپ در ابتدای دوره دوم خرداد و نویسنده‌ی کتاب «اسلام و تجدد».
جلدی زنگ زدم به «رضا» و پرسیدم: «شبکه چهار را داری؟» بو برد خبری شده و جواب داد: «نه! چه‌طور مگه؟» گفتم: «مهدی نصیری اومده». گفت: «اوه! اوه!» و دست‌پاچه و بدون خداحافظی قطع کرد. برنامه که تمام شد یک دور دیگر زدم و در شبکه 5 «محمد پنج‌علی» را دیدم؛ کاپیتان خوش‌اخلاق پرسپولیس و تیم ملّی. هم‌او که «علی پروین» در رخت‌کن از دستش می‌نالید که چرا حجب و حیا داری و سر دفاع داد نمی‌زنی؟ خاطرات جالبی از نیمکت نشینی در جام جهانی 1978 آرژانتین و کاپیتانی تیم ملّی در 1990 پکن و بازی خداحافظی‌اش با الجزایر تعریف می‌کرد.
تلفن زنگ خورد که «بیا، پشت دریم!»
پاری اوقات از دست صداوسیما درمی‌رود و همه شبکه‌ها با هم آس رو می‌کنند. خلاصه شبِ خوبی بود.

  • مجتبی فرد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی