پریشانان، پری را می‌پرستند

با ماه‌رخی اگر نشستی، خوش باش

پریشانان، پری را می‌پرستند

با ماه‌رخی اگر نشستی، خوش باش

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

این بانگ آزادی است

دوشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۱، ۰۲:۱۰ ق.ظ
هم‌سایه‌ی دبیرستان دخترانه بودن مزایای فراوانی دارد چون‌آن که افتد و دانی! و البته معایبی، مثل این:

صدای بلند سرودهای انقلابی از بلندگوی دبیرستان، عرض کوچه‌ی بزرگی را که قرار بوده خیابان باشد، طی می‌کند. از حیاط و پنجره‌ی اتاق و دو پتویی که رویم انداخته‌ام رد می‌شود و هم‌زمان با بیدار کردنم یادآوری می‌کند که بوی گل سوسن و یاسمن آمده است!
ساعت را نگاه می‌کنم؛ اول صبح است. برای تبرک دهانم، فحش را می‌کشم به اول و آخر... لا اله الا الله!
نه خیر، این انکرالاصوات قصد خفه شدن ندارد. هم این طور ادامه پیدا کند خواب از سرم خواهد پرید. بدون این که سرم را از مخفی‌گاهم درآورم گوشی تلفن را می‌برم زیر پتو و از هم‌آن جا از 118 شماره‌ی مدرسه را می گیرم.
با صدایی جدی که هنوز خواب‌آلود است، می‌گویم:
• سلام، خسته نباشید. دبیرستان فاطمه‌ الزهرا؟
خانمی لای جیغ و داد دخترها جواب می‌دهد:
•• بله، بفرمایید.
• ببخشید این بلندگوتون کجاست من برم سیمش رو قطع کنم!؟
خانم سریع‌الانتقالی است، سریع می‌گوید:
•• بله، چشم. ببخشید. الان خاموشش می‌کنیم.

سر سفره‌ی صبحانه، والده می‌گوید: نمی‌دونم چرا یهو صدای بلندگوی مدرسه، قطع شد؟


پی‌نوشت: وسط قلمی کردن این خاطره، ابوی صدایم زد برای نفت ریختن توی منبع سوخت.
بله، در استانی که روی اقیانوس گاز خوابیده، ما نفت می‌ریزیم توی بخاری‌هامون... دهه فجرتون مبارک!

  • مجتبی فرد

نظرات  (۲)

دهه زجر شما هم مبارک!
البته اگه مدرسه پسرونه باشه
ناظم مدرسه با صدای نکره و نخراشیده اش
صبح علی الطلوع خیرات میفرسه واسه عمش
نمی دونم این چه قانونه که باید حتما اجرابشه؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی